کد مطلب:162575 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:300

هدف ها
هدف ها [1] و آرمان هایی كه مردان مبارز تاریخ را به راه كشید و گام های آنان را محكم و استوار ساخت، گذشته از خودنمایی ها و تامین ضرورت ها و رسیدن به نان و عدالت و استقلال و آزادی محدود، می تواند هدف ها و آرمان هایی باشد كه جهاد اسلامی را بارور می سازد و مجاهد مسلم را نیرو می دهد و مردان و قهرمانان اسلام را به خود می خواند.

1. انسان می تواند رشد خود را آغاز كند و شكل خود را بیابد، اما عواملی در درون و در بیرون، او را مسخ می كنند و او را در شكلی دلبخواه درمی آورند. اینها آن گونه كه می خواهند انسان را می سازند، نه آن گونه كه باید.

انسان باید براساس استعدادهایش شكل بگیرد، نه براساس هوس هایش. و با این دید، كسی می تواند به شكل دادن انسان دست بزند كه از استعدادهای او، و از قلمرو استعدادهایش، آگاهی داشته باشد [2] .

و این است كه هدف جهاد می شود، آزادی دادن، به خاطر شكل گرفتن و به خاطر رشد كردن، آن هم شكل و رشدی هماهنگ با استعدادها و برابر با


قلمرو وسیع و راه بلند انسان. [3] و هدف جهاد می شود در آوردن ریشه ها و پاك كردن زمینه ها؛ ریشه هایی كه به رشد سرطانی آنها و تضعیف اندام انسانی ما می انجامد. یرید الله لیحق الحق و یقطع دابر الكافرین [4] .

2. پس از به دست آوردن آزادی، مرحله ی شكل گرفتن و شكل دادن فرا می رسد.

هدف تنها آزادی نیست كه حتی از آزادی، آزاد كردن و بر آزادی مسلط كردن و از آزادی به عبودیت رساندن است.

در آن لحظه كه انسان از هستی اش آزاد می شود و شور رفتن می گیرد، در آن لحظه كه پایش در زمین است و روحش مشتاق پرواز، در این لحظه آزادی است، كه باید از این آزادی هم آزاد بشود و بماند. روح هایی كه از انجماد یخ زدن، به گستردگی تبخیر رسیده اند و ظرف ها برایشان تنگ شده است و از محدوده ها آزاد گشته اند، اینها باید پس از آزادی، مهار شوند و سرپوش ها آنها را كنترل كنند و از آزادی آنها، حركت و نورها به دست بیاید.

اینها پس از آزادی از شكل ها و ظرف ها، پس از تبخیرها، دوباره مهار می شوند، و این بار، رسالت می یابند و نور و شور و حركت می آفرینند.

بارها گفته ام، عبد، آزاده ای است كه مهار شده و كنترل گردیده. عبد آزاده ای است شكل گرفته نه اسیری در زنجیر.

و این شكل ایده آل، همان دین است. و جهاد به خاطر شكل دادن، می شود همان جهاد به خاطر جایگزین كردن دین، كه دین شكل ایده آل رشد انسان است. و قاتلوهم حتی لا تكون فتنه و یكون الدین كله لله [5] .


با آنها بجنگید. تا فتنه ای نماند و دین برای خدا باشد. اوست كه بهترین شكل رشد انسان را می شناسد و بر استعدادها و قلمرو استعدادهایش آگاهی دارد [6] .

3. آن عواملی كه مانع آزادی و شكل گرفتن انسان بودند، پس از رسیدن انسان به این دو مرحله، بی كار نمی مانند و این است كه جهاد می شود دفاع از شكل ایده آل رشد انسان. و جهاد می شود پاسداری از دین و نگهبانی از آن. و جهاد می شود درگیری با عامل هایی كه از درون و بیرون تهدید می كنند و ضربه می زنند [7] .

4. آنها كه شكل خود را انتخاب كرده اند، و دین را فراگرفته اند و به آن چنگ زده اند، باید در كنار حادثه ها آبدیده شوند و همراه سختی ها، خود را سرشار و بارور كنند. چون در هنگامه ی سختی ها و ضربه ها و رنج هاست، كه ضعف ها آشكار می شوند و كمبودها مشخص می گردند.

در نتیجه، آنها كه می خواهند بر روی خود، كاری شروع كنند، به نتیجه می رسند.

آزمایش، به محنت افتادن - امتحان - به این خاطر است كه نقطه های ضعف، معلوم شوند و كسری ها در دست بیایند. و این است كه جهاد، با این هدف و برای بارور كردن و آماده كردن شروع می شود و آغاز می گردد [8] .

5. آنها كه جز قدرت، جلوگیرشان نیست، باید قدرت جلوگیرشان باشد، ترس آنها را نگه دارد، و خشونت آنها را به خود بیاورد [9] .


6. با این ترس و در این زمینه، روح های فراموشكار و فراری می توانند به خود بیایند و فراموش شده ها را به یاد بیاورند و از راه های به بن بست نشسته، بازگردند [10] .

7. هنگامی كه یك قدرت در زمین سر بلند می كند، و فشار او و قدرت او انحراف هایی به وجود می آورد، برای جلوگیری از انحراف و برای ایجاد زمینه ی برای انتخاب انسان، باید درگیری به وجود بیاید تا تعادل ها برقرار گردند و انسان، امكان انتخاب داشته باشد [11] .

8. حتی اگر امكان تعادل نبود، ایجاد تزلزل مطلوب است. اگر درگیری به آن شكل نمی شد، ضربه زدن به این گونه مطلوب است [12] .

9. هر كس، مسئول دفاع از خویش است و پاسدار وجود خویش. پیش ار آن كه حصار قبر، او را در خود بپیچد، پیش از آن كه قدرتی خونش را بریزد، او باید با خونش از خودش نگهبانی كند و خودش، خودش را دریابد [13] .



[1] هدف با انگيزه گاهي درهم مي شوند، يعني انگيزه ها همان هدف ها خواهند شد، و گاهي از هم جدا و مشخص مي گردند. هدف از يك ساختمان رفاه است و انگيزه ي اين ساختمان، گاهي ضرورت ها و گاهي خودنمايي ها و...

[2] و لقد خلقناكم ثم صورناكم ثم قلنا للملائكة اسجدوا لآدم. اعراف، 11.

[3] اول ذلك الدعاء الي طاعة الله من طاعة العباد... كافي، ج 5، ص 3، ح 4، باب فضل الجهاد.

[4] خدا مي خواهد كه حق را جايگزين كند و ريشه ي كافران را ببرد. قاتلوا ائمة الكفر. توبه، 23 يمحق الكافرين. آل عمران، 141.

[5] انفال، 39.

[6] ... و يكون الدين كله لله. انفال، 39. به ظهر الدين. كافي ج 5، ص 46، 3 باب فضل الجهاد.

[7] ... فقاتلوا التي تبغي حتي تفيئ الي امر الله. حجرات، 9 به يدفع عن الدين، كافي ج 5، ص 3، ح 4.

[8] ليمحص الله الذين آمنوا و يمحق الكافرين، آل عمران، 141 و ليبلي المؤمنين منه بلاء حسنا. انفال، 17.

[9] و ليجدوا فيكم غلظة. توبه، 123. ترهبون به عدوالله، انفال، 60 سنلقي في قلوب الذين كفروا الرعب، آل عمران 151.

[10] لعلهم يتذكرون - انفال، 57 لعلهم ينتهون توبه، 12.

[11] لو لا دفع الله الناس بعضهم ببعض لهدمت صوامع و بيع و صلوات و مساجد حج، 40.

[12] انما خرج الي سلطان مجتمع لينقضه كافي، ج 8، ص 264، ح 381.

[13] فيكون قتاله لنفسه، كافي، ج 5، ص 21، ح 2.